كم خوني با كمبود گلبولهای قرمز يا كاهش هموگلوبين خون ظاهر ميشود. حدود يك سوم جمعيت جهان به كم خوني مبتلا هستند؛ بنابراين شيوع فراواني دارد و يكي از پرهزينه ترين بيماری ها در نظام سلامت به شمار مي آيد. كم خوني با توجه به علت ايجادكننده آن انواع مختلفي دارد.
شيوع كم خوني با بالارفتن سن افزايش مي يابد و به خصوص در زنان در سن باروري، زنان باردار و سالمندان بيشتر ديده ميشود.سازمان جهاني بهداشت كم خوني فقر آهن را به دليل كاهش ميزان بهره وري افراد يكي از پرهزينه ترين بيماري هاي تحميل شده بر نظام سلامت جامعه ميداند. خستگي زودرس، ضعف و بيحالي، پوست رنگپريده يا زردرنگ، تنگي نفس، تپش قلب، سردرد، سردي دست و پا، سرگيجه، قاشقي و شكننده شدن ناخن از نشانه هاي كمخوني است. بررسي سطح هموگلوبين خون يك پارامتر مناسب براي ارزيابي كم خوني ميباشد. آنمي يا كمخوني زماني بروز ميكند كه ميزان هموگلوبين در خون پايين تر از حد استاندارد باشد. در كمخوني متوسط ميزان هموگلوبين 10 تا 13 ميلي گرم بر دسي ليتر و در نوع شديد اين ميزان 7 تا 8 ميلي گرم بر دسي ليتر است. علت كم خوني را ميتوان به سه دسته تقسيم كرد: كاهش توليد گلبولهاي قرمز، افزايش تخريب سلولهاي قرمز يا ازبين رفتن سلول هاي قرمز از طريق خونريزي و التهاب. البته معمولاً علت كمخوني چند عاملي است.
منابع طب سنتي ايراني نيز كم خوني و پاتوفيزيولوژي آن را مورد بررسي قرار داده اند. عوامل متعددي مانند سوءتدبير در خوردن و آشاميدن، اختلال در هضم ناشی از انواع سوء مزاج های معده و امعاء و سوء مزاج هاي كبدي به اختلال در توليد خون و درنتيجه كم خوني منجر ميشود. از سوي ديگر افزايش استفراغات بدن مانند خروج خون از بدن با فصد يا حيض يا اسهال خوني نيز با كاهش حجم خون بدن ميتواند به كم خونی منجر شود. همچنين در منابع به علائم كم خوني (قلت دم) مانند ضعف، زردي رنگ پوست، نبض ضعيف، تپش قلب و ريزش مو اشاره شده است كه در بسياري موارد مشابه علائم بيان شده در طب مدرن ميباشد. كه نشان دهند دقت و ريزبيني حكماست. از آنجا كه اصل و اساس طب سنتي ايراني بر حفظ سلامتي از طريق پيشگيري قرار گرفته است، لذا بررسي اسباب و علل ايجادكننده كم خونی در طب سنت ايراني ميتواند جهت ارائه راهكارهای مناسب براي پيشگيري و درمان كم خوني راهگشا باشد.
قلّت الدم از دو واژة قلّت و الدم تشكيل شده است. قلّت (اسم مصدر عربي) در فرهنگ معين به معني كمی و اندكی آمده است. معني الدم هم خون ميباشد ؛ بنابراين معني لغوي واژة "قلّت الدم" كمي خون است. مفهوم طبي اين واژه كاهش در كميت (كاهش ميزان خلط خون طبيعي در بدن) يا كيفيت خون (وجود خون غيرطبيعي در بدن) ميباشد. دم طبيعي در واقع يكي از اخلاط چهارگانه است. ويژگيهای خلط دم طبيعى شامل مزاج گرم و تر، رنگ سرخ، طعم شيرين و فقدان بوى بد و وظيفه آن، تغذيه و رشد و نمو بدن و جبران ما يتحلّل است.
علت فاعلى پيدايش خون طبيعى، حرارت معتدل كبدى است. علت مادى آن غذاهاى معتدل (در سردى و گرمى) و نوشيدنی هاى مناسب به جریان در آمدن خون است. براي توليد خون طبيعي عوامل متعددي دخالت دارند كه به طور مختصر به آن اشاره ميشود. اول ماده غذايی مناسب براي توليد خلط صالح خون، دوم هضم مناسب تا ماده غذايي بتواند با هضم اول معدي به كيلوس و با هضم دوم كبدي به كيموس و درنهايت با هضم سوم و چهارم به خون صالح تبديل شود.
اختلال در هريك از اين موارد ميتواند به كم خوني منجر شود كه در ذيل به آنها اشاره ميشود:
از ديدگاه حكما به طور كلي عدم رعايت صحيح اصول شش گانه حفظ سلامتی شامل آب وهوا، تغذيه، حركات بدني، خواب وبيداری، احتباس و استفراغ و اعراض نفساني ميتواند باعث خروج از اعتدال در مزاج و سلامتی هر فردی شود و به بيماري منجر گردد. علل متعدد برای ايجاد كم خونی (قلت دم) مطرح شده است كه ميتوان آن را به طور كلي به دو دسته تقسيم كرد:
1) اختلال در توليد خون طبيعي ناشي از سوء تدبير در خوردن و آشاميدن، اختلال در هضم ناشی از انواع سوء مزاج های معده و امعاء (اختلال در هضم اول)، سوءمزاجهاي كبدی (اختلال هضم دوم)، اختلال در هضم سوم عروقی و اعراض بدنی يا نفسانی كه طبيعت را از توليد خون بازميدارد.
2) افزايش دفع خون ناشی از فصد، حيض، نفاس يا اسهال خوني و... كه در ذيل اشاره ميشود:
از آنجا كه بدن در اثر اسباب تحليل برنده داخلي و خارجي، دائم در تحليل است و نيازمند غذاست. غذا بايد خاصيت خلطی، اندامی و نموی پيدا كند؛ يعني با ورود به معده و انجام فعل و انفعالاتی بر آن به كيلوس معدی، كيموس كبدی و درنهايت خلط تبديل شود. اين اخلاط شبيه اندام ها ميشود و سبب رشدونمو ميگردد. اگر مواد غذایی اين خاصيت را نداشته باشند غذا محسوب نمیشوند. برخی از غذاها استعداد بيشتری براي تبديل شدن به صورت عضوی را دارند؛ يعنی بدن برای تبديل شدن آنها به صورت عضوی، زحمت كمتری را متحمل ميشود و درنتيجه سريعتر ميتواند آنها را از حالت غذايي به حالت خلطي و اندامي تبديل كند؛ مانند آبگوشت های لطيف (گوشت مرغ، برّه و پرندگان) يا تخم مرغ عسلی كه اين غذاها برای افرادی كه ضعف و هاضمه ضعيفی دارند مناسب تر هستند. از ديدگاه طب سنتی ايرانی هرگاه غذا در كميت و كيفيت معتدل باشد از آن خونى با كيفيت و كميت مناسب توليد ميشود و هرگاه كه برخلاف اين باشد از آن خونى نامناسب در كم و كيف توليد ميشود. غذاهاي مولد خون شامل زرده تخم مرغ عسلی، انواع گوشت، شوربای گوشت مرغ و گوشت بزغاله، جوجه مرغ چرب، حلوا، شيره انگور، خرما، شيرينی های تهيه شده از شكر بدون نشاسته (زيرا نشاسته ممكن است به گرفتگی كبدی منجر شود) هستند. تغيير در كميت يا كيفيت مواد غذايي ميتواند سبب کم خونی شود. يكی از علل كم خونی كاهش كميت غذا در اثر گرسنگی طولانی و سوءتغذيه است كه باعث كاهش توليد خون ميشود. ممكن است علت كم خونی ناشی از كيفيت غذا باشد. مثل مصرف زياد مواد غذايي سرد و خشك و ترش مانند سركه، زرشك، ليموترش، تمرهندی و انار ترش، كه مزاج اين غذاها مخالف مزاج دموی است و غذاييت كمي دارند؛ براي توليد خون، حرارت و رطوبت مناسب لازم است كه اين شرايط در غذاهاي ترش وجود ندارد. همچنين افراط در مصرف نمك و غذاهای شور ميتواند باعث كم خونی شود؛
زيرا بايد ماده رطبی وجود داشته باشد تا حرارت در آن اثر و توليد خون كند. از آنجا كه نمك، مزاج گرم و خشك دارد. مصرف زياد نمك و غذاهای شور موجب تحليل رطوبات و درنتيجه كاهش توليد خون ميشود. از سوی ديگر مصرف زياد داروهايی عموماً با طعم تلخ، تند و خاصيت قاعده آوری (Emmenagogue (با افزايش جريان خون رحمی باعث افزايش خونريزي قاعدگي در زنان ميگردد و با اين مكانيسم به كم خونی در زنان منجر ميشود. اين گروه شامل كلم، لوبيا قرمز، شاهی، كنجد با پوست، پياز بريان، كرفس، شلغم، زردك، ترب، زنجبيل، پسته كوهي، فندق هندی، شنبليله، دارچين، سياهدانه، خرما، پونه، غذاهای تلخ و تند ميباشند؛ بنابراين خانم ها بايد از مصرف زياد اين مواد غذايی به خصوص در ايام خونريزی ماهانه پرهيز كنند.
در طب سنتي ايـران، معده يكي از اندامهاي مهم بدن است كه هضم اول در آن انجام ميشود و سلامت بدن با سلامت آن ارتباط دارد، به طوريكه «عضو شريف» ناميده شده است. وقتي كه غذا وارد دهان و جويده ميشود، هضم آغاز ميگردد. غذا در معده به ماده های غليظ به نام «كيلوس» تبديل ميشود. بيماری های معده و امعاء از جمله سوء مزاجهای آن ميتواند به اختلال در هضم و جذب منجر شود؛ بنابراين اختلال در هضم اول به توليد خلط ناصالح منجر ميشود و درنهايت ميتواند كم خونی ايجاد كند.
حكما كبد را از اعضای رئيسه و مهم دانسته اند و نسبت به حفظ سلامت آن، سفارش بسيار كرده اند. اختلال در عملكرد كبد، باعث به هم ريختن تعادل بين اخلاط، ايجاد انواع سوء مزاج ها مانند سوءمزاج بلغمی، سوداوی، دموی يا صفراوی يا حتی ايجاد اخلاط سوخته يا باعث اخلاط و به طور كلی اخلاط غيرطبيعي ميشود كه ميتواند به انواع بيماري ها منجر شود. در واقع كبد معدن روح و قوای طبيعی است. تبديل كيلوس معدی به كيموس يكی از وظايف مهم كبد است. درصورتيكه كبد براي انجام وظايفش، توانايی لازم و كافی نداشته باشد، بدن به اختلالات غيرقابل جبراني دچار ميشود. وظيفه ديگر كبد توليد خون براى غذارسانى به اعضاى بدن است. تغذيه و تنميه (رشدونمو) توسط كبد انجام ميشود. هر گونه تغيير در عملكرد كبد موجب تغييراتی در بدن ميشود. شناخت مزاج كبد از راه بررسی شكل رگ ها، وضعيت اخلاط، كيفيت مو، لمس و چگونگی رنگ بدن ميسر است. مزاج طبيعی كبد، گرم و تر ميباشد. سوءمزاجهای كبد از بيماري های بسيار شايع هستند. آشنايی با سوء مزاجهای كبد از اهميت بالايی برخوردار است؛ زيرا هنگامی كه پزشك روش تشخيص و درمان سوء مزاجهای كبد را بداند، قادر است بيماری هايی را كه در اثر هر يك از سوء مزاج ها به وجود آمده، تشخيص دهد و درمان كند.
بيماري های كبد اعم از سوء مزاج، ضعف كبد، تورم کبد و استسقا ( عطشی که حتی با نوشیدن آب هم بر طرف نشود.) ميتوانند در توليد خون طبيعی اختلال ايجاد كنند و به كم خونی منجر شوند. در سوء مزاجهای كبد از جمله سرد و خشك، گرم و خشك، سرد، و خشك توليد خون صالح تضعيف ميشود و به كم خوني منجر ميگردد. علائم اين سوء مزاجها در جدول 1 بيان شده است.
سوء مزاج های كبد ميتوانند درنهايت به ضعف كبد، کبد چرب و استسقا منجر شوند. ضعف كبد ميتواند در همه قوای چهارگانه (حرارت، برودت، رطوبت ویبوست) يا يكي از آنها ايجاد شود. علل ضعف كبد ميتواند در خود كبد (انواع سوء مزاجها، ورم كبد و...) يا در اثر مشاركت اعضاي مجاور (مانند بيماری های معده، كيسه صفرا، طحال، رحم، كليه ها، و ريه) باشد. کبد چرب در اثر ضعف كبد و سوء مزاجهای آن ايجاد ميشود. در اين بيماری خون طبيعی جهت تغذيه اعضا توليد نميشود و رنگ بدن سفيد مايل به زرد ميشود.
درنهايت کبد چرب در صورت عدم درمان ميتواند به مرحله استسقای كبد منتهي شود.
سوء مزاج كلي بدن باعث از بین رفتن خون و در نهايت کم خونی ميشود؛ زيرا توليد خون و ديگر اخلاط خوب، كاهش ميابد.
اخلاط بعد از توليد در كبد، وارد عروق بدن ميشوند و در عروق هضم ديگری پيدا ميكنند تا در مزاج، رنگ و قوام شبيه به عضوی بشوند كه به آن ميرسند كه به آن هضم داخل عروقی يا هضم سوم گفته ميشود. شروع اين هضم در عروق كبد و انتهاى آن، در عروق متّصل به اعضاست. اختلال در اين هضم ميتواند سبب ايجاد خلط خون غيرطبيعي و درنتيجه کم خونی شود.
افزايش دفع خون ميتواند در اثر ازدست دادن خون به دليل خونريزي بواسير، خونريزي زياد رحمی يا خون نفاس، خونريزی از بينی، اسهال خوني، انجام بي رويه و بدون برنامه حجامت يا زالو، ورم دموى يا خروج خون از جراحت باشد.
بواسير: علت اصلي آن افزايش خون غليظ و سوداوی ميباشد كه ممكن است ناشي از گرمي و خشكي كبد، ضعف طحال و خوردن غذا های مولد سودا شامل عدس، كلم، گوشت های پر نمک، گوشت شكار، غذاهاي گرم و تندمزاج مانند خردل، سير و فلفل باشد.
خونريزي زياد رحمي كه دو علت عمده برای آن بيان شده است: يكي از اين علل مربوط به اختلالاتی است كه در رحم اتفاق می افتد و ديگری مربوط به تغييراتی است كه در خون رخ ميدهد. اختلالات مربوط به رحم شامل انواع زخم و آسيب در بافت رحم است كه به دلايل مختلف بدني و بيروني مثل زايمان سخت و ضربه و مانند آن ايجاد و باعث ضعف بافت رحم و عروق آن و خونريزی غيرطبيعی ميشود. علل خونی شامل افزايش مقدار خون و افزايش غلظت خون ميباشند. همچنين خون يك ميزان گرمای طبيعی دارد كه برخي بيماری ها و اختلالات در بدن ميتوانند باعث افزايش يا كاهش اين حرارت شوند. به افزايش حرارت خون بيش از حد طبيعی سوءمزاج گرم خون گفته ميشود. تشخيص از روی خصوصيات خون دفع شده در زمان قاعدگی امكان پذير است. خون دفع شده، رقيق مايل به زردی و گرم و سوزاننده است و با سرعت خارج ميشود.
حجامت و زالودرمانی: در منابع طب سنتي ايرانی شيوه های خارج كردن خون از بدن شامل حجامت، زالو انداختن و جاری كردن خون از بينی ذكر شده است. خونگيری بدون انديكاسيون و به شكل افراطی موجب كم خونی شديد خواهد شد و در مواردی حتی به ترانسفوزيون خون به فرد منجر شده است.
افراط در رابطه جنسی: افراط در رابطه جنسی به خصوص در فصل پاييز موجب كاهش حرارت غريزى، ضعف قوای طبيعى و حيوانى ميشود. همچنين معده و كبد را ناتوان ميكند، موجب اختلال در گوارش ميشود، درنتيجه توليد خون خالص كاهش مي يابد و كم خونی، رنگ پريدگى و ضعف نبض را ايجاد میكند.
اعراض نفسانيه: اعراض نفسانيه شامل غم، شادي، خشم، خجالت، ترس، اميد و نااميدی هستند كه اثر اين اعراض قوی تر از ساير اسباب بر بدن است. آن دسته از اعراض نفسانيه كه موجب سردی و خشكی ميشوند مانند غم و اندوه و ترس ميتوانند باعث كاهش توليد خون شوند. غم و ترس موجب حركت روح و حرارت غريزی به درون بدن شده، علاوه بر اينكه موجب سردی ظاهر ميشود به دليل احتقان خون و حرارت غريزی در بدن، موجب تب شده، در موارد مزمن مزاج روح و بدن را نيز سرد ميكند. غم به دليل ايجاد اخلال در روح، موجب عدم تولد روح و خون و در حقيقت مسبب كم خوني است؛ بنابراين اعراض نفسانی مانند ترس، نااميدی، اندوه و غم كه طبيعت را از توليد خون باز ميدارند، ميتوانند به كم خونی منجر شوند.
بيماري های مزمن: در بيماری های مزمن طولانی شدن بيماری ميتواند موجب كاهش تدريجی حرارت غريزی و ضعف قوا شود. ضعف هضم، تحليل رطوبات بدن و لاغری از ديگر عوارض بيماری های مزمن است. در اثر ضعف هضم و ضعف قوا توليد خلط خون كاهش مي يابد؛ بنابراين ابتلا به بيماری هاى مزمن و طولاني شده هم ميتواند موجب كم خونی شود.
احساس ضعف و ازبين رفتن اشتها، تپش قلب همراه با نبض ضعيف، در بعضی موارد لاغری و خشكی بدن، سردی بدن كه ناشی از خشكی و کم خونی و كمبود غذارسانی اعضا ميباشد از علائم كم خونی در طب سنتی است، هرچند در بعضی افراد غلبه بلغم ميتواند موجب كم خونی شود كه در اين افراد ممكن است كم خونی همراه اضافه وزن و حتی چاقی مشاهده شود. همچنين ريزش مو نيز ميتواند يكی از علائم كم خونی باشد. مثال بارز آن در كسانی كه تازه از بستر بيماری برخاسته و در دوره نقاهت به سر ميبرند، قابل مشاهده است كه معمولاً دچار ضعف و كم خونی هستند و دچار ريزش مو ميشوند. تغييرات شكل و زردی ناخن ميتواند از علائم آن و غلبه صفرا باشد. همچنين شكنندگی، سفيد و براق شدن ناخن نیز در اثر قلّت دم ايجاد و به دليل استيلاى خشكي ناخن لايه لايه جدا ميشود.